سلام
نه دنيايمان عوض شده .. نه رنگ ها عوض شدند و نه خدايمان تغييري كرده ..
ماييم كه به ناگاه در لحظه اي عوض شديم .
و آنگاه كه انسان مسيرش را كج كرد زندگيش سخت شد.
كاش كودك مي مانديم و هيچ گاه بزرگ نمي شديم .. حتي اگر در شهر مي مانديم حتي اگر لباسهايمان عوض مي شد باز هم كودك بوديم .. كودكي كه حرفهايش را از نگاهش مي شد خواند ..
كاش يك رنگ بوديم ..
***
نمي دانم داستان علي گندآبي را شنيده اين يا نه ..
بشنويد : http://divoo0ooneh.persiangig.com/audio/samari-gandabi.mp3
اگر به قول خودتان بتوانيم خدا را در متن زندگي وارد كنيم .. اگر حرفهايمان ، اعمالمان (از بزرگترين كارهاي واجب تا كوچكترين كارهاي مباح) رنگ و بوي خدايي بگيرد .. در اين دنيا بُرده ايم و آنگاه نه تنها در اين ديار مي توان مي شود بهتر زيست ، آن ديار هم والا مقاميم ... و چه زيبا راه ساده زيستن را در دنيايي حرف آقا محمد تقي بهجت (ره ) بيان مي كنند :
آيا به مواعظي كه تا حال شنيده ايد عمل كرده ايد يا نه ؟
آيا مي دانيد كه هر كس به معلومات خود عمل كرد ، خداوند مجهولات او را معلوم مي فرمايد ؟
آيا اگر عمل به معلومات اختياراً ننمايد ؛ شايسه است توقع زيادتي معلومات ؟