بيداري..
پ.ن: عاقبت يك روز صاحبدلم مي آيد و به نگاهي دلم را به پايش خواهم ريخت ..
و من منتظرم
چقدر فرع
چقــــدر !
بازي تلخي ست
به نگاهي دل مي خرند و به درهمي دلدار مي شوند..
.
عاقبت يك روز ..
خوش به حالت كه دلت خونه تكوني كردي!
سلام
مهرباني را اگر قسمت كنيم...
من يقين دارم به ما هم مي رسد
آدمي گر ايستد بر بام عشق...
دست هايش تا خدا هم مي رسد...
سلام....
آره واقعا همينطوره... خدايا خودت راهنماباش
خوش بحالت دوست من كه احساس سبكي مي كني ما كه شانه هايمان از سنگيني بار تعلق بي رمق شده
با
سرّ خدا...
به روزم
به نام صاحب سلام.
¤ يك شعر از زبان يك سبز اموي.
ما جمع سياه، اين چنين سبز شديم.ابليس صفت به راه دين سبز شديم.ما بذر خيانتيم و از آب نفاق.با دست پليد مفسدين سبز شديم.
ياعلي.در پناه حق