نوشته شده در شنبه 89/8/8ساعت 7:7 عصر  توسط قطره ای از دریا
چقدر این روزها جنس های تقلبی زیاد شده ،
از هر جنسی هزار جور ِ ناجور هم در بازار هست !
البته آدمها هم ،
آدمها هم ،
آدمها هم ...
اما طلاهای خالص ، آنها که عیارشان ناب است ،
در زیر خروارها گل و لای هم که باشند ، خالص می مانند .
و تو طلای ناب بودی ،
از آنها که هر چند صد سال می آیند ،
از آن جنس هایی که در هر بازار مکاره ایی یافت نمی شود ،
از آن جنس هایی که رنگ نمی بازند ،
از آن هایی که اهل دردند و نه باعث درد دیگران ،
از آنهایی که حق اند و دنبال حقیقت ،
از آنهایی که تنها می آیند ، می مانند و می روند ...
" و قاف
حرف آخر عشق است
آنجا که نام کوچک من
آغاز می شود "
خدا را شکر که اگر ناب نشدیم ،
با اهلی آشنا شدیم ،
که هر بار در عمق کلماتشان غور کردیم ،
از نو زاده شدیم .
* قیصر از آن طلاهای نابی است که تا همیشه مدیونش هستم ، حیف که دنیا تاب سنگینی بار دردهایت را نداشت .