سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دل بی رنگ و شیشه های رنگی

نوشته شده در  پنج شنبه 88/6/12ساعت  12:39 صبح  توسط قطره ای از دریا 

 


عقلم تصمیم گرفت دلم رو استیضاح کنه ،
به جرم بی حالی، بی رنگی ،
چشمم گفت : من دفاع می کنم ،
اما تا خواست حرفی بزنه ، جاری شد ،
قطره  قطره  قطره  ...
و من متهم شدم ؛ به دلیل عدم دفاع متقاعد کننده برای عقل .
مجلس در حال بازی ، بازی با آبرو ،
مردم در حال بازی، بازی با دنیا ،
من هم در حال تماشا ؛
خدایا سوت پایان بازی رو بزن ،
دلم می خواد برم مسجد ؛
همین مسجد ، با شیشه های رنگی ،
و چند ساعت آروم رو به قبله سرم رو روی این سنگهای سرد بزارم ،
و خالی بشم از اینهمه فکر بی نتیجه .
شاید این دل بی رنگ منم رنگی شد ،
به رنگ این شیشه ها ، آبی ، سبز ، زرد ، قرمز ...
و یه نماز تنهای تنها ، به وقت شرعی رنگین کمون .


  • کلمات کلیدی :


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    یه سوال ؟
    هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شده به عشق
    چرا کسی فیلمش را نمی سازد ؟
    [عناوین آرشیوشده]