نوشته شده در سه شنبه 88/12/4ساعت 8:36 عصر  توسط قطره ای از دریا
چه حظی دارد این عشق
تنها امید من ...
همینقدر که می بینیم کافیست
ای کمال همه خوبیها
کی این غزل های جدایی تبدیل به شرح وصل می شود ؟
زنده بودنم بسته به نفسهای توست
و گرنه تا بحال صدها بار از این تبعید گاه رفته بودم
ای تنها میزان و معیار ، ای دلیل خنده ها و گریه ها و ... بودنم
ای سرنوشت زیبای بشر
سالروز آغاز متبرک شدن کره خاکی به سروری و امامتت مبارک
روزهایم به امید تو آغاز می شود و پایانش ...
دوست داشتم حکومت عدلت را ببینم
می ترسم دلم در دنیا تاب نیاورد و قبل از دیدنت بروم
دریاب ...