سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عاشورا ...

نوشته شده در  سه شنبه 87/10/17ساعت  4:40 عصر  توسط قطره ای از دریا 

میان ما و رهایی شط زخون جاری است
شنای سرخ بیاموز ، چرا که بایدمان زین فرات بگذشتن !

 عاشورا  ...
مائده بزرگ روح انسان است ، در تداوم اعصار ...
تجسم اعلای وجدان است ، در دادگاه روزگار ...
طوفان خون است ، در احرام فریاد ...
هشدار خونین حسینیه هاست ، در معبر اقوام ...
نفی همه ستمها و پلیدیها و پستها و فجورها و ظلمها و حق کشیهاست،به هر نام و درهرعملکرد...

 عاشورا  ...
رواق سرخ حماسه است ، در تاریکستان سیاهی و بیداد ...
قلب تپنده دادخواهان است ، در محکمه بشریت ...
رسالتی است بزرگ ، بر دوش ( اسارتی ) رهایی بخش ...
خروش طنین افکن آزادی است در زندگی ... 
بانگ رسای همه انسانهاست ، در همه تاریخ ، از همه حنجره های پاک و خدایی ...

 عاشورا  ...
محتوای راستین زمان است ، در ملکوت زمین ...
ذات متعالی ارزش است ، در هر مقیاس ...
حضور نور است ، در سیطره بی امان ظلمت ...
تجلی کعبه است ، در میقات خون ...
بارش خونین لحظه هاست ، بر ارواح خروشان ..    
                                                       *  (محمد رضا حکیمی )

 حرم عشق کربلاست و چگونه در بند خاک بماند آنکه پرواز آموخته است و راه کربلا می داند و چگونه از جان نگذرد آنکس که میداند جان بهای دیدار است ؟!
 می پرسی که از متناهی چگونه می توان راهی به سوی متناهی جست ؟ این سرالاسرار خلقت است و گویی تقدیر چنین رفته است که اسرار ، اگر چه به بهای سرباختن حسین (ع) فاش شود .
 به راستی که راه قدس از کربلا می گذرد . " راه قدس از کربلا می گذرد " یعنی آماده باش تا صف خون و جان . جمجه ات را به خدا بسپار و دندان صبر بر جگر بگذار و مردانه در صف مردان کربلایی بایست تا گرگان گرسنه یزیدی پیکر حق را مثله نکنند . و یزید مظهر ظلم و ناجوانمردی و نام و ننگ و خشم و شهوت در تمامی طول تاریخ است ، همانگونه که همواره ، در تمام تاریخ ، صلای " هل من ناصر " امام عشق از جانب کربلا به گوش می رسد . تو ای جوانمرد بگو که ازکدامین قبیله ای!
 زمین سراسر پهن دشت کربلاست و کربلا ما را به خود فرا می خواند . کربلا ما را به خود فرا می خواند و آن سوی تر ، "قدس" است در اسارت " شیطان " ... و راه از کربلا میگذرد . کربلا ما را به خود فرا می خواند و دل های مشتاق ، همچون کبوتران جَلدِ حرم در هوای کربلا پر می کشند . گوش کن ! به ندای دلت گوش کن که حسین حسین می کند و اگر تو کربلایی هستی و سینه ات فراخنای آسمان کربلاست و تنت قفس ِ تنگ نام و ننگ و خور و خواب را نمی پذیرد ، به قبله گاه جبهه رو کن ، و اگر نه ، بمان و ننگِ ماندن را بپذیر ؛ و بدان که آب مانده را " مرداب " می خوانند .
                                                      * سید شهیدان اهل قلم شهید آوینی


  • کلمات کلیدی :


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    یه سوال ؟
    هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شده به عشق
    چرا کسی فیلمش را نمی سازد ؟
    [عناوین آرشیوشده]